خستگی ناپذیر (خَ تَ / تِ پَ) کنایه از تعطیل برندار. پی گیر. مداوم. دائم. چون: مبارزۀ خستگی ناپذیر با بی سوادی. (یادداشت بخط مؤلف) ادامه... کنایه از تعطیل برندار. پی گیر. مداوم. دائم. چون: مبارزۀ خستگی ناپذیر با بی سوادی. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا
خستگی ناپذیر کنایه از تعطیل برندار، پی گیر، مداوم، دائم ادامه... کنایه از تعطیل برندار، پی گیر، مداوم، دائم تصویر خستگی ناپذیر فرهنگ لغت هوشیار
خستگی ناپذیر نستوه، مقاوم، سرسخت، مبارز، پرتوانمتضاد: خستگی پذیر ادامه... نستوه، مقاوم، سرسخت، مبارز، پرتوانمتضاد: خستگی پذیر فرهنگ واژه مترادف متضاد
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر inlassablement ادامه... inlassablement تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به فرانسوی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر unermüdlich ادامه... unermüdlich تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به آلمانی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر ক্লান্তিহীনভাবে ادامه... ক্লান্তিহীনভাবে تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به بنگالی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر bila kuchoka ادامه... bila kuchoka تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به سواحیلی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر yorulmadan ادامه... yorulmadan تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر tanpa lelah ادامه... tanpa lelah تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر incansablemente ادامه... incansablemente تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر instancabilmente ادامه... instancabilmente تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر incansavelmente ادامه... incansavelmente تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به پرتغالی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر niestrudzenie ادامه... niestrudzenie تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به لهستانی
خستگی ناپذیرخَستِگی ناپَذیر อย่างไม่เหนื่อย ادامه... อย่างไม่เหนื่อย تصویر خستگی ناپذیر دیکشنری فارسی به تایلندی